این روزها عجیب دلم گرفته
دیگر پرواز پرستوها برایم زیبا نیست
دیگر دستم پرده آویخته شده از پنجره را
لمس نمیكند و كنار نمیزند
چقدر از خودم خستهام
چرا كه دیگر حتی چشمانم
مسیر نگاهاش را برای چیدن ستاره
به سوی آسمان پرواز نمیدهد
و من، آری عجیب دلم گرفته…
– ناشناس
چرا؟ 🙁
چشمه ها از تابوت میجوشند و سوگواران ژولیده آبروی جهان اند…
دل گرفته نباشی پاییز جان.
شاید چون در تابستانیم دلت گرفته؟!!!!!
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که میبینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟
من این شعرو خیلی دوست دارم.
کاشکی می شد آدم واسه یه مدت کوتاه بمیره !
چیز تازه ای نیست .. به گمانم به حکم انسان بودن می توانیم لحظاتی هم دلتنگ باشیم تا برای استقبال از چیزهای خوبی که ما از اونها بی خبریم آمادگی بیشتری داشته باشیم .. / موفق باشی قاصدک عزیز .. لینک شما رو بی اجازه در وبلاگ گذاشتم اگر تمایل نداری بهم اطلاع بده .
دل منم گرفته بدجور
چشمانت را ببند تا نبینی…
سلام … من هم آپ کردم … اینبار برای خداحافظی …. بیا و ببین
http://faheshe.blogfa.com
دلتنگی هایت را می دانم
این دلتنگی شاید چشمک ستارگان را از برده باشد
به ستارگان بنگر
پیچکها را به خاطر بیاور و به شمعدانی ها سلام کن
تا شاید دلتنگیت از زیباتر شودو روزگاری نو را آغاز کند…
این روزها عجیب حالم تو قوطیست!
حتی بوی گند کنسرو ماهی هم مرا تکان نمیدهد…
این روزها………(ذوق و قریحه میباره ازم!!!!)
می دانم زندگی رنج ناک است
می دانم پرستوی امید از شاخه عشق پر کشیده است
اما من هیچ نمی کنم
فقط سکوت …….
پائیز جان درود بر تو
تابستان و هوای عالیست، خوب برو بیرون، بزن به دل کوه و جنگل و کمی پیاده روی یا همین هوای تازه رو نفس بکش. نمیدونم کجا زندگی می کنی ولی از خونه و محل کار بیرون زدن و به دل طبیعت پناه بردن خیلی روحیه آدم رو تغییر میده.
اگر بری گرفتگی حالت باز میشه(چشمک)
( راستی من از بلاگ سانی جونم اومدم اینجا )
تا درودی دگر بدرود.
سلام دوست عزیز
سپاسگذارم از حضور همیشه شما ( گرما بخش کلبه تاریک و سرد من )
.
نجواگران مرثیه عشق کیستند؟
>……………آپدیتم……………………<
سلام . خیلی وقتها چشمها میتوانند حالات انسان را متحول کنند . در این روزگار اگر بتوانی چشمی داشته باشی که آلودگی ها را که کم هم نیستند نبینی همیشه خوش خواهی بود . آپ کردمم .سر بزنی خوشحال میشم . تا درودی دوباره بای بای
امیدوارم این حس بد زودتر از وجودت بره بیرون.
چند سال که همين احساس رو دارم.
به اميد روزي که براي خودم تازگي داشته باشم.
من اين حس رو سالها با خودم كشيدم اما افسوس كه هيچ كس نمي داند درد مرا…………
این روزها که میگذرد
گرچه با یاد توست خاطره هاش
آرزو باز میکشد فریاد
درکنار تومی گذشت ای کاش….!