یک روزی مثل هر روز، اما برای آخرین بار به کوچه رفتیم، بازی کردیم و به خانه بازگشتیم؛ و نمیدانستیم که دیگر هیچوقت برای بازی به کوچه بازنخواهیمگشت…
با کمی تغییر از rgon299.blog.ir
رادیویی برای اندیشیدن در سکوت
یک روزی مثل هر روز، اما برای آخرین بار به کوچه رفتیم، بازی کردیم و به خانه بازگشتیم؛ و نمیدانستیم که دیگر هیچوقت برای بازی به کوچه بازنخواهیمگشت…
با کمی تغییر از rgon299.blog.ir
خیلی غمباره، این یهویی بزرگ شدن همهمون… 🙁
منم نوشتم براش. برای نویسندش. نوشتم: دنیا روی سرم آوار شد!