زن باران، بهاران فصل خون است
بزن باران که صحرا لالهگون است
بزن باران که به چشمان یاران
جهان تاریک و دریا واژگون است
بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچهای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند
بزن باران به نام هرچه خوبی است
به زیر آوار گاه پایکوبی است
مزار تشنه جویباران پر از سنگ
بزن باران که وقت لایروبی است
بزن باران شادی بخش جهان را
به باران شوق و شیرین کن زمان را
به بام غرقه در خون دیارم
به پا کن پرچم رنگین کمان را
بزن باران که بیصبراند یاران
نمان خاموش گریان شو به باران
بزن باران بشوی آلودگی را
ز دامان بلند روزگاران…
سلام پاییز عزیز……
ببخش که چند وقتی نتونستم بیام…
بهار آمد تا در ما تحولی ایجاد کند از برای زدودن زنگارها..
برای رستن از دام پلیدیها و ننگ و نام …
برای رفتن به سوی زیبای ها…
برای دوباره زیستنی انسان گونه..
خراباتی سال خوب و زیبایی را برای تو عزیز آرزومند است..
پاینده باشی…
یا حق.
قالبتو تغییر دادی؟ قبلی که خیلی زیبا بود. راستی مطالبت کو؟
سال نو مبارک
سلااااااااااااااااااااااااااااااام . پاییز جون تولدت مبارک ….. ببخشید که دیر تبریک میگم ولی تولدت مبارک …. مبارک …. تولدت مبارک ! سال نو هم مبارک ….. همه ش مبارک …! من 5 تا جوجه خریدم … یکی سبز – یکی صورتی – یکی زرد – یکی نارنجی – یکی دیگه هم زرد ! آقای فروشنده می گفت الآن 3 روزه اند …. با این حساب تو روز اول فروردین به دنیا اومدن …. می بینی ؟روز تولد جوجه های من با روز تولد تو یکیه !!!! از صبح تا شب جیک جیک میکنن …. ولی یه عالمه بامزه اند ….. تولدت مبارک پاییز ….. من به روزم … بابای
سلام. خیلی زیبا نوشتی.
از خودته؟؟ خیلی شباهت به یکی از ترانه های “حبیب” داریه.
وبلاگت خیلی قشنگ شده انصافا.
بازم سال نو رو تبریک میگم.
بای…
salam ,,,neveshtehaye zibayi dari,,,,va tashakor az lotf o safat
دلم گرفته اسمون یه کم منو حوصله کن
نگو که از این روزگار یه خورده کمتر گله کن
منو به بازی میگیرن عقربه های ساعتم
برگه تقویم میکنه لحظه به لحظه لعنتم
ali mamloo az eshgho omid barat arezoomandam.
sabz o jari bashi