آسمون رویا
من به دستای نگاهت دل خود رو میسپارم
هستیام يه قلب پاکه که برات هديه ميارم
واسه ما فرقی نداره که چقدر فاصله داريم
هر جای دنيا که باشيم واسه هم پر در مياريم
ميدونم با گوش جونت میشنوی ترانههامو
ميون اين همه فرياد میشناسی رنگ صدامو
دل من قد يه دريا اما واسه تو يه برکه
تو برام آب حياتی بیتو بودن مثل مرگه
توی آسمون رويام تو پری شهر نوری
تو عزيزترين ستاره از يه کهکشون دوری
تو برام رنگ خيالی توی بیرحمی دنيا
مثل آسمون رويا آبی قشنگ دريا…
– محمدرضا حبیبی
خوشگل بود
میشه یه ترانه بشه
آدم حرفی نمیتونه بزنه فقط باید نظری بده که بدونن به یادش هستن و هنوز بهش سر میزنن
دیگه این شعر ها رو دوست ندارم!!!
سلام مرد پاییزی
تو برام رنگ خيالی توی بيرحمی دنيا
مثل آسمون رويا … آبی قشنگ دريا
فوق العاده بود … بدیع و دلنشین …
همیشه شاد و پیروز باشی .
midoonam ye chand vaght naboodam delet baram tang shode bood
ama eshtal nadare alan hastam
gose nakhor nazi nazi :X:*
sheret khili ninaz booda ::D
khodases :D:”>
سام..
خوبی تو ؟:)
…
اولین باری که این اهنگ رو شنیدم تا یه هفته خوراکم بود..
خیلی قشنگه..
سلام………اگر تو نبودی لذت نوشتن بر برگهای زرد را نمی آموختم(نزار قبانی)
نوسته ات غوغاست
امیدوارم این بار رد پایت رو ببینم
به روزم
بدرود
آزادی که بمیری…
شوخی بود
سلام دوست عزیز…..
از وبلاگتون دیدن کردم.
وبلاگه خوب و مفیدی دارید.
خوش حال می شم به من هم سر بزنید.
http://www.sccoot.blogfa.com
تو تنها بهونه و دلیل برای زنده ماندن منی!
شاید همین!
سلام
شعر زیبایی بود. میتونم بپرسم از کی بود؟